-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 27 آبانماه سال 1389 11:47
از کودک فال فروش پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خو د مانده اند , فردا را می فروشم
-
سخن روز: راه بهشت
پنجشنبه 27 آبانماه سال 1389 11:35
مردی با اسب و سگش در جادهای راه میرفتند. هنگام عبوراز کنار درخت عظیمی، صاعقهای فرود آمد و آنها را کشت. اما مرد نفهمید که دیگر این دنیا را ترک کرده است و همچنان با دو جانورش پیش رفت. گاهی مدتها طول میکشد تامردهها به شرایط جدید خودشان پی ببرند!! پیاده روی درازی بود، تپه بلندی بود، آفتاب تندی بود، عرق می ریختند و...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 27 آبانماه سال 1389 11:28
مردی نزد روانپزشک رفت و از غم بزرگی که در دلش برای دکتر تعریف کرد دکتر گفت به فلان سیرک برو آنجا دلقکی هست که آنقدر می خندانتت تا غمت یادت برود مرد لبخند تلخی زد و گفت :من همان دلقکم!
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 26 آبانماه سال 1389 16:22
حرفهای ما هنوز ناتمام... تا نگاه می کنی: وقت رفتن است بازهم همان حکایت همیشگی ! پیش از آنکه با خبر شوی لحظه ی عزیمت تو ناگزیر می شود آی... ناگهان چقدر زود دیر می شود !
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 26 آبانماه سال 1389 16:18
مثل همیشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض می خورم عمری است لبخند های لاغر خود را در دل ذخیره می کنم : باشد برای روز مبادا ! اما در صفحه های تقویم روزی به نام روز مبادا نیست آن روز هر چه باشد روزی شبیه دیروز روزی شبیه فردا روزی درست مثل همین روزهای ماست اما کسی چه می داند ؟ شاید امروز نیز روز مبادا باشد
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 22 آبانماه سال 1389 12:07
استادی درشروع کلاس درس، لیوانی پر از آب به دست گرفت. آن را بالا برد تا همه ببینند. بعد از شاگردان پرسید: به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟ شاگردان جواب دادند: 50 گرم ، 100 گرم ، 150 گرم استاد گفت: من هم بدون وزن کردن، نمی دانم دقیقا“ وزنش چقدر است. اما سوال من این است: اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 22 آبانماه سال 1389 12:04
من اینجا بس دلم تنگ است و هر سازی که میبینم بد آهنگ است بیا ره توشه برداریم قدم در راه بی برگشت بگذاریم ببینم آسمان ((هرکجا)) آیا همین رنگ است؟
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 19 آبانماه سال 1389 17:20
چرا هیچ کس دوست ندارد بند دوم مرغ سحر را بخواند؟ مرغ سحر نیازی به معرفی ندارد. سروده ای از محمدتقی بهار در دوران مشروطه که پس از آغاز حکومت رضا شاه به صورت ترانه اجرا شد. آهنگ این اثر، از مرتضی نی داوود، فوق العاده زیباست. آهنگ باو جود گیرایی زیر و بالای چندانی ندارد بنابراین حتی کسانی که با خوانندگی آشنایی ندارند می...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 18 آبانماه سال 1389 09:12
نویسنده ی " صد سال تنهایی " که مبتلا به سرطان غدد لنفاوی است و روز به روز بیماری اش وخیم تر می شود ، اخیراٌ برای دوستانش نامه ی وداع نوشته است . برای خود من عجیب و جالب است که آدمی این گونه ستایشگر زندگی باشد ، زندگی که مدام در حال کشتن و قطعه قطعه کردن ماست . چه بسا آسمان در همه جا یک رنگ نباشد و موجب...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 18 آبانماه سال 1389 09:06
ایران عجیب و بی نظیر ا ایران کشور عجیبیه.میپرسید چرا؟ به این دلیل که : ایران تنها کشوری است که در دانشگاه آن نماز می خوانند و در مصلی آن کتاب می فروشند - ایران تنها کشوری است که در آن سیاستمداران کار اقتصادی می کنند، شرکتهای اقتصادی کار سیاسی می کنند و نیروهای نظامی کار تولیدی می کنند یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت و...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 18 آبانماه سال 1389 09:04
Don't leave smile never, even if you are sad. Because this is possible that everyone can be love your smile. هرگز لبخند را ترک نکن حتی وقتی ناراحت هستی چون هر کس امکان دارد عاشق لبخند تو باشد (گابریل گارسیا مارکز)
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 10 آبانماه سال 1389 08:54
جمله ای حکمت آموز وقتی کسی ناراحتت می کنه 42 تا ماهیچه استفاده میشه تا اخم کنی! اما فقط 4 تا ماهیچه لازمه که دستت رو دراز کنی و بزنی پس کلش.
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 1 آبانماه سال 1389 18:10
چشمهایتان را باز میکنید. متوجه میشوید در بیمارستان هستید. پاها و دستهایتان را بررسی میکنید. خوشحال میشوید که بدنتان را گچ نگرفتهاند و سالم هستید.. دکمه زنگ کنار تخت را فشار میدهید. چند ثانیه بعد پرستار وارد اتاق میشود و سلام میکند. به او میگویید، گوشی موبایلتان را میخواهید. از اینکه به خاطر یک تصادف...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 27 مهرماه سال 1389 10:09
بیا از ابر دل شبنم بسازیم بیا از داغ دل مرهم بسازیم نکو گشتیم آدم را ندیدیم خدایی کن بیا آدم بسازیم
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 20 مهرماه سال 1389 23:44
آئینه ها دروغ نمی گویند و من , آنقدر صادقم که صداقت را , چون آبهای سرد گوارا , با شوق در پیاله ی مسگون صبح نوشیدم
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 20 مهرماه سال 1389 23:25
آنچه هست.....هست
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 17 مهرماه سال 1389 12:43
روز دختر مبارک امیدوارم مثل حنا با مسئولیت مثل کزت صبور مثل ممول مهربون مثل جودی شاد و سر زنده و مثل سیندرلا خوشبخت بشیند روزتون مبارک دخترا
-
پاییز
جمعه 16 مهرماه سال 1389 11:08
امیدوارم هر برگی که می افته یه دونه از غمهای دلتون کم شه. پاییزتون مبارک!
-
حباب
جمعه 16 مهرماه سال 1389 10:51
حباب ها همیشه قربانی هوای درونشان میشند...!
-
وقتی کسی اهمیت بدهد.
سهشنبه 13 مهرماه سال 1389 17:23
وقتی کسی اهمیت بدهد حرف زدن آسان تر است گوش کردن آسان تر است بازی کرن آسان تر است کار کردن آسان تر است وقتی کسی اهمیت بدهد خندیدن آسان تر است
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 13 مهرماه سال 1389 17:20
آری حال میدانم سوت وکور یعنی چه ... یعنی سکوت وتنهایی کنار وحشت یک راز نهان ...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 13 مهرماه سال 1389 17:14
این قدر نگو اگر گذشت کنم کوچک می شوم اگر با گذشت کسی کوچک می شد خدا این قدر بزرگ نبود
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 13 مهرماه سال 1389 17:09
بشر عبارت است از یک تردید.یک نوسان دائمی و آواره ی بی سامان در هیچستان نا معلوم برزخ ....
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 13 مهرماه سال 1389 17:02
نگاه به گذشته در صورتی سازنده است که از آن پلی به سمت آینده زده شود.
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 10 مهرماه سال 1389 20:38
حواسمان باشد بیست های مدرسه لزوما ببیست های زندگی،کار،توانگری و موفقیت نیستند.
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 10 مهرماه سال 1389 20:34
یه روزی یه جایی یه جوری یه کسی یه چیزی صبر داشته باش صبر داشته باش.
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 6 مهرماه سال 1389 21:22
سکوت یگانه ای که با هم تجربه می کنیم،همان است که همواره درکش کرده ایم،سکوت های دیگر بی رحم و غیر انسانی هستند.
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 6 مهرماه سال 1389 21:15
در سکوت قدم زده ام،غرق اندیشه،و تازه های بسیاری در روحم پدیدار شده است.دلم می خواهد بتوانم به آن ها شکل بخشم،اما دستانم قادر به همراهی با تخیلم نیستند.
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 6 مهرماه سال 1389 20:54
هیچ کس برای فرا رسیدن در زمستان نمی گرید،نیز آنگاه که بهار،آغاز به نمایش گل ها در دشت می کند کسی نمی رقصد.مردمی هستند که شب های سرد را از شب های تابستان دوست تر دارند.آیا سزاوار است بدین افراد بگوییم:شما قلب ندارید،می بینید که سرما طبیعت را نابود خواهد کرد و نمی گریید.شکوه و زیبایی تابستان مرده است ،و شما بی تفاوت می...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 6 مهرماه سال 1389 20:43
شعور یک گیاه ،در وسط زمستان،از تابستان گذشته نمی آید،از بهاری می آید که فرا می رسد.گیاه به روزهایی که رفته نمی اندیشد به روزهایی می اندیشد که می آید.اگر گیاهان یقین دارند که بهار خواهد آمد چرا ما_انسان ها_باور نداریم که روزی خواهیم توانست به هر آن چه می خواهیم ،دست یابیم؟