می خور که شیخ و زاهد و مفتی و محتسب چون نیک بنگری همه تزویر می کنند .
شاعر میگه :زاهدا من که خراباتی و مستم به تو چه؟
شاعر بعد میگه تو برو شیر کاکائو بخور تازه دامداران باشه
سلاموب شما هم زیباستبنده ی پیره خراباتم که لطفش دائم استورنه لطفه شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست
سلاممرسی از نظرتون
شاعر میگه :زاهدا من که خراباتی و مستم به تو چه؟
شاعر بعد میگه تو برو شیر کاکائو بخور تازه دامداران باشه
سلام
وب شما هم زیباست
بنده ی پیره خراباتم که لطفش دائم است
ورنه لطفه شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست
سلام
مرسی از نظرتون