در سکوت قدم زده ام،غرق اندیشه،و تازه های بسیاری در روحم پدیدار شده است.دلم می خواهد بتوانم به آن ها شکل بخشم،اما دستانم قادر به همراهی با تخیلم نیستند.
کاش مثله این عکس همیشه یه گوشه شنوا بود که همه ی درد دلا و حرفامونو بشنوه و هیچی نگه اما کووووووووووووووووووووووووووووووووووو؟؟؟؟؟؟؟
کاش مثله این عکس همیشه یه گوشه شنوا بود که همه ی درد دلا و حرفامونو بشنوه و هیچی نگه اما
کووووووووووووووووووووووووووووووووووو؟؟؟؟؟؟؟